پایان انتظار
سلام مامان جون امروز 37 هفته و 3 روزه که تو عسلم تو دلمی و هر روز بیشتر به بودنت توی وجودم عادت میکنم عزیزم نمیدونی چقدر دلم برات تنگ میشه برای تکون خوردنات توی دلم الهی امیرحسینم نمیدونی چقدر دوست دارم و خدای بزرگ و بخاطره تو شاکرم.
خدایاااااااا خودت در این روزها پناهمان باش الهی آمین.
خدایاااااااا خودت در این روزها پناهمان باش الهی آمین.
پاییز
سلام عشق همیشگیه مامانی، مامان جونم اول از همه رسیدن پاییز و بهت تبریک می گم این همون پاییز قشنگیه که امیرحسینم متولد میشه و هوایی که من و بابایی یا هم راه میرفتیم و به هوای سه نفره تبدیل میکنه.
عکسی از حاملگی
سلام عزیزه دل مامان جون الهی قربون امیرحسین گلم بشم من.
عزیزم اینجا من و بابایی به همراه خونواده رفته بودیم گردش که خاله مریم از مامان و بابایی عکس گرفت خاله جون دستت درد نکنه.
عزیزم اینجا 30 هفته ای هست که تو دلمی و همه بیصرانه منتظر اومدنت هستیم.
عزیزم اینجا من و بابایی به همراه خونواده رفته بودیم گردش که خاله مریم از مامان و بابایی عکس گرفت خاله جون دستت درد نکنه.
عزیزم اینجا 30 هفته ای هست که تو دلمی و همه بیصرانه منتظر اومدنت هستیم.
پسر گلم 30 هفتگیت مبارک
سلام پسر عزیزتر از جانم من و تو هر لحظه نزدیکتر به دیدن هم میشویم پسر گلم نمیدانی چقدر بی صبرانه منتظر امدنت هستیم پسر گلم تازگیا خیلی شلوغتر شدی و خیلی داری تو شکمم تکون میخوری و چه لحظه ی زیبا و دوست داشتنیست این لحظات برای من.
ماه مبارک رمضان
سلام پسر عزیزتر از جانم امروز روز سوم ماه مبارک رمضان یعنی ماه مهمانی خداست و من بهخاطر تو عزیزه دلم نمیتونم روزه بگیرم و خیلی نناراحت هستم که امسال از این موهبت الهی
جا مانده ام.عزیزه دلم من و تو با هم به مسجد محلمون میرویم و با هم قران میخوانیم و احساس میکنم تو از این امر خیلی خوشحال هستی و با شنیدن صدای قران احساس آرامش میکنی.فرزندم انشالله که همیشه خدا و قران پشت و پناهت باشند.
جا مانده ام.عزیزه دلم من و تو با هم به مسجد محلمون میرویم و با هم قران میخوانیم و احساس میکنم تو از این امر خیلی خوشحال هستی و با شنیدن صدای قران احساس آرامش میکنی.فرزندم انشالله که همیشه خدا و قران پشت و پناهت باشند.
21 هفتگی
سلام عزیزه دل مامانی خوشگل مامان گل پسر مامانی بعد یه مدت طولانی من بازم اومدم اینجا پست بزارم اخه مدتیه که مامان امتحان داره نمیتونه بیاد بهت سر بزنه الهی مامان جون جونم واست بگه که خیلی شلوغ شدی انقد مشت و لگد نثار شکم مامان میکنی که نگو الهی فدات شم فدای سرت خوشگل مامان الان همه ی استفادتو بکن که فردا پس فردا دیگه جات تنگ میشه نمیتونی زیاد تکون بخوری.الهی پسرم همیشه سالم باشی.من و بابایی بی صبرانه منتظر لحظه به دنیا اومدنت هستیم و خیلیدوست داریم